سيستم حفاظتي يك شبكه قدرت بايستي يك سيستم انتخاب گر باشد بدين مفهوم كه رله اصلي ابتدا فرمان قطع صادر كند و در صورت عدم عملكرد آن، رله پشتيبان پس از گذشتن تأخير زماني، خطا را رفع نمايد. براي اين منظور بايستي رله هاي اصلي و پشتيبان با هم هماهنگ شوند. روشهاي معمول هماهنگي در شبك ههاي بهم پيوسته امروزي كارايي چنداني ندارند به همين جهت امروزه استفاده از روشهاي بهينه سازي مرسوم گشته است. استفاده از تكنيك بهين هسازي مؤثر در هماهنگي توأمان رله هاي ديستانس و اضافه جريان از موضوعات جديدي است كه در اين مقاله به آن پرداخته م يشود. براي اين منظور ابتدا نقاطي را كه در آنها فاصله زماني بين رله هاي ديستانس و اضافه جريان كم مي باشد را تعيين مي نمايند. به اين نقاط، نقاط بحراني شبكه گفته مي شود. سپس به ازاي اتصال كوتاه در نقاط بحراني، قيود مسأله را تشكيل داده و به كمك روش جديد بهينه سازي آن را حل مي نمايند و جوابهاي كمينه براي تنظيم زماني رله هاي اضافه جريان و ديستانس شبكه به دست
مي آيند. مزيت اين روش كه قبلاً براي رله هاي اضافه جريان اعمال شده است، عدم احتياج به تابع هدف، توانايي حل مسأله با در نظر گرفتن مدل غيرخطي رله، عدم نياز به پاسخ اوليه و عدم نياز به متغيرهاي كمكي نسبت به روشهاي ديگر بهينه سازي است و اكنون در اين مقاله براي رله هاي ديستانس و اضافه جريان استفاده مي شود. بنابراين تنظيم زماني كمينه رله هاي اضافه جريان و ديستانس بگونه اي كه با يكديگر هماهنگ باشند، از اهداف اصلي اين مقاله است.