ا ورود به هزاره سوم، تغييرات سريع در فنآوريها و شدت پيچيدگي محيط روند تصادي داشتهاند. در چنين شرايطي، ايجاد مزيت رقابتي، نيازمند پارادايم جديدي از مديريت استراتژيك در سازمانهاست كه قابليت دانشزايي را داشته باشد. به همين دليل از مديران انتظار ميرود علاوه بر درك عميق تحولات سازماني، عملكرد سازمان را از طريق سرمايهگذاري در داراييهاي نامشهود و پروژههاي دانشبنيان را ارتقا دهند. مهمترين گام در اين خصوص بكارگيري مدلهاي موفق پياده- سازي مديريت دانش جهت شناسايي چالشها و بهبود عملكرد است. لذا پژوهش حاضر در تلاش است الگويي مناسب استقرار موفقيتآميز مديريت دانش در صنعت برق طراحي و اجرا نمايد. در اين راستا از تكنيكهاي دلفي، تحليل عاملي و آنتروپي جهت استخراج و اولويتبندي شاخصهاي مدل استفاده گرديد. شاخصهاي پيشنهادي اين مدل، بهبود زمينه عملكرد داراييهاي فكري و سرمايههاي دانشي را در اين صنعت هموار ميسازد. بهطوريكه با بهكارگيري آنها ميتوان از نقاط ضعف و قوت پيادهسازي مديريت دانش سازمان آگاهي يافت و با تعريف پروژه – هاي بهبود، زمينه رفع نقاط ضعف و ارتقاي نقاط قوت را فراهم ساخت. همچنين مديران سازمانها بخصوص مسئولين و دستاندركاران صنعت برق با مدنظر قرار دادن مدل ارائه شده و نتايج آن، ميتوانند تصميمات بهتري جهت مديريت دانش در سازمان اتخاذ نمايند