روشي كه استراتژي ها در دهه هاي گذشته برمبناي آن تدوين مي شد، امروزه كاربرد چنداني ندارد. اين پديده تا حد زيادي به تغييرات استراتژيك دانش و اطلاعات نسبت داده م ي شود. سازمان ها بايد اطمينان حاصل كنند كه استراتژي و برنامه دانش آنها با خواسته هاي كلان سازمان سازگاري داشته و تكنولوژيها و فنون، منابع، نقشها و مهارتها با آن تناسب دارند. دراين مقاله سعي بر آن است تا چارچوب مفهومي نظام مند براي تدوين استراتژي برميناي رويكردمنبع محور در شركتهاي دولتي ارايه گردد.ابتدا روش نوين تدوين استراتژي و رويكر منبع محور معرفي گرديده و آن را با رويكرد دانش محور مقايسه مي نماييم. سپس ضرورت قرارگرفته دانش در استراتژي هاي سازمانهاي دولتي عنوان گرديده و در نهايت مدلي ارايه مي گردد كه براساس آن تدوين استراتژي كسب وكار با ديد مديريت دانش مدنظر قرار گرفت. اين مدل براي سازمانهاي دولتي كه قصد پيشرفت در اقتصاد دانش بنيان دارند مدل كاربردي و جامع مي باشد.درنهايت نتايج بدست امده از مقاله عنوان مي گردد.